حمید سوریان: بنا عاشق ایران و کشتی فرنگی است

چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۱ 13:14

وی پدری دلسوز است
مدال را مدیون خادم هم هستم

حمید سوریان نابغه کشتی فرنگی ایران و جهان است. مردی که امروز شش مدال طلای المپیک و جهان را در کارنامه دارد با کلکسیونی از افتخارات ناب و بی نظیر. اما وی همچنان متواضع و دوست داشتنی است. بخشی از گفتگوی خواندنی حمید سوریان را باهم می خوانیم.

بعد از المپیک شنیدیم حمید سوریان رسانه‌ها را تحریم کرد و نمی‌خواست با هیچ رسانه‌ای صحبت کند. دلیل این مساله چه بود؟
اینکه من رسانه‌ها را تحریم کردم، نبوده. من از مدت‌ها قبل از المپیک کمتر صحبت می‌کردم و تمرکزم را روی المپیک گذاشتم. سعی می‌کردم برای این کار کمتر وقت بگذارم چون حس می‌کردم باید برای المپیک بیشتر از قبل وقت بگذارم. به همین دلیل کمتر سعادت داشتم با مطبوعات و رسانه‌ها صحبت کنم اما الان شرایط فرق می‌کند و تا جایی که بتوانم در خدمت رسانه‌ها هستم.
قبول داری اگر آن زمان و در پکن مدال المپیک می‌گرفتی، با سوریان الان خیلی فرق داشتی؟ شاید آن موقع می‌گفتی من که طلای جهان را گرفتم، طلای المپیک را هم به افتخاراتم اضافه کردم، دیگر بمانم برای چه...
 طبیعی است. آن زمان شرایط سنی‌ام فرق می‌کرد. الان شرایط جور دیگری است. من الان مثلا می‌توانم در المپیک بعدی که 31 سال دارم، باشم و شاید در بهترین حالت در المپیک بعدش، چون مثلا تایمازوف در این المپیک با 34 سن کشتی گرفت و قهرمان شد یا یوردانف در 37 سالگی به مدال طلا رسید اما من در 20 سالگی و وقتی جوانان بودم رفتم مسابقات بزرگسالان طلا گرفتم. بعد از آن هم همین روند ادامه داشت اما المپیک پکن برایم دلسردی به وجود آورد که در نتیجه خدا کمک کرد و نتیجه زحمات حرفه‌ای‌ام را گرفتم.
وقتی طلای المپیک را گرفتی، در دل خودت نگفتی من با وجود 5 طلای جهان و یک طلای المپیک در ایران بالاتر از همه هستم؟!
 به هیچ وجه... اصلا چنین حسی نداشتم و نخواهم داشت. این به معنای پایان دوران ورزشی می‌شود و اصلا به لحاظ اخلاقی قشنگ نیست. من برای ثابت کردن خودم به دیگران ورزش نکردم. من سرباز مملکتم هستم و به خاطر کشورم و مردم ایران تلاش کردم. 15 مرداد وقتی که طلای المپیک را گرفتم هم چنین چیزی را به راحتی لمس کردم و احساس خوبی داشتم که مردم کشورم خوشحال شدند. احساس خوبم تنها برای مردم و کشورم بود و قهرمانی المپیک برای خودم عادی و طبیعی بود چون من هزاران بار در این 4 سال در خواب دیده بودم که روی این سکو قرار می‌گیرم. من حتی خواب فینال با روشن بایراموف را دیدم و مطمئن بودم او را می‌برم.
به خاطر خوابی که دیدی مطمئن بودی بایراموف را می‌بری؟
 بله. این مساله خیلی تاثیرگذار بود. من بارها و بارها در ذهنم با بایراموف کشتی گرفتم. شاید هزاران بار در ذهنم این اتفاق افتاده بود و عین آن هزار بار هم برنده بودم. به خاطر همین زمانی که آمدم و به بایراموف دست دادم می‌دانستم که می‌برم.
بایراموف در این مسابقات مقابل همه حریفانش از یک فن خاص استفاده کرد و با همان هم همه حریفانش را برد اما جلوی حمید سوریان نتوانست موفق باشد...
 من حتی فن‌هایش را می‌دانستم. می‌دانستم در کدام فن شگرد دارد و تو حلق و رکبی خاک شد. همانطور که در خواب دیده بودم.
چند ماه قبل از اعزام به المپیک ناصر نوربخش به کادر فنی اضافه شد که ظاهرا این مساله هم خواسته شما بود. این مساله را هم در خواب دیده بودی یا ... ؟
 (می‌خندد) نه این را خودم خواستم، در بیداری. بگذارید واقعیت‌ها را بگویم. چند ماه قبل از المپیک، روزهای خیلی سختی را پشت سر می‌گذاشتم. آن روزها خیلی فکر می‌کردم که در نهایت به خودم گفتم اگر این اتفاق بیفتد و نوربخش با من کار کند می‌توانم نتیجه بگیرم. شب‌های زیادی را با این فکر می‌گذراندم. شاید باور نکنید اما حتی فکر می‌کنم اگر نوربخش سال 2008 در کنار من بود می‌توانستم طلای المپیک پکن را هم بگیرم چون من قبل از این، 3 سال با نوربخش کار کرده بودم و روش کار و تمرینش را می‌دانستم. به همین دلیل از بنا خواستم نوربخش را بیاورد. بنا هم از بزرگی‌اش بود که قبول کرد. واقعا می‌گویم بنا جدا از بحث اخلاقی و نظم و انضباط، واقعا انسان بزرگی است و سعی کرد بهترین شرایط را برای من به وجود بیاورد. وقتی گفتم می‌خواهم نوربخش به اردو بیاید و اختصاصی با من کار کند، پذیرفت. این خواسته من برای اواخر سال 90 و قبل از گرفتن سهمیه بود که خدا را شکر توانستم در نخستین قدم سهمیه را بگیرم.
قبل از المپیک ما مصاحبه‌ای با محمد بنا داشتیم که این مساله را مطرح کردیم. آن زمان آقای بنا گفته بود کسی بهتر از سوریان در ایران نداریم، واقعا هیچ کس مثل او نیست و بدون شک حمید در لندن طلا می‌گیرد که خوشبختانه حرف آقای بنا هم درست از آب درآمد...
آن زمان آقای بنا اتفاقا به خاطر اینکه می‌دانست همه فکر می‌کنند محمد بنا، شما را جور دیگری و مثل پسر خودش دوست دارد، گفت کاش یکی همطراز سوریان داشتیم تا او را کنار بگذارم، حتما این مساله را به خودت هم گفته...
 بله.
چرا؟ این به خاطر آن ترسی است که در موردش صحبت می‌شد یا به خاطر ذهنیتی که حمید سوریان در خیلی‌ها به وجود آورده بود؟
 نه، واقعیت این است که باید بگویم من قلبا آقای بنا را دوست دارم و شخصا ارتباط و احساسم فراتر از استاد و شاگردی است. بنا مثل پدر دلسوزی است که جدا از بحث ورزش، معلم اخلاق خوبی در زندگی خود من هم محسوب می‌شود. آقای بنا یکسری درس به من و البته بقیه بچه‌ها داد که نمی‌توانستم هیچ جا این درس‌ها را یاد بگیرم. اینها و راهنمایی‌هایی که کرده، برایم خیلی ارزشمند است. او مثل پدر با بچه‌ها رفتار می‌کرد .

-بنا می‌گوید سوریان حرف هیچ کس را متوجه نمی‌شود، جز من؟
 دقیقا. خیلی وقت‌ها من بحث می‌کردم، خیلی وقت‌ها ایشان مرا قانع می‌کرد. مثلا همانطور که قبلا گفتم من قبل از المپیک می‌دانستم اگر با نوربخش کار کنم نتیجه می‌گیرم که آقای بنا محبت کرد و این مساله را پذیرفت چون می‌دانست من به این مساله اعتقاد دارم. نهایتا ایشان هم به شخص من و هم به بقیه بچه‌ها محبت داشتند. دلایل مختلفی هم وجود دارد که کشتی فرنگی اینقدر پیشرفت می‌کند و می‌آید بزرگترین کار را در کل ورزش ایران انجام می‌دهد. دلیل این کار هم علاوه بر لطف خدا، همدلی، اتحاد خیلی بالا، نظم و انضباط بود که آقای بنا در اردو حاکم کرده بود چون ما به صورت انفرادی هم با مربیان کار می‌کردیم و برای این مساله برنامه ریزی خیلی خوبی هم صورت گرفته بود.

مربیان تیم هم که بهترین‌های این رشته به حساب می‌آیند؟
 بله، مربیان تیم ملی به صورت اختصاصی با بچه‌ها کار می‌کردند. مثلا جمشید خیرآبادی با نوروزی بود، رسول جزینی روی قاسم رضایی کار می‌کرد و من هم با خود آقای بنا. هماهنگی و مدیریت این قضیه و البته تمرین‌های منسجم و منظم بود که ما را به اینجا رساند. من در این 10 ماه که در اردو بودم، بین اردوها 4-3 روز خانه می‌رفتم و در کنار خانواده‌ام بودم اما بنا از من که کشتی گیر بودم، کمتر استراحت می‌کرد و کمتر به خانه می‌رفت تا راهنمایی 6 ورزشکار را انجام بدهد.
الان همه اصرار دارند بنا بماند و با تیم کار کند. خیلی‌ها معتقدند کشتی فرنگی بدون بنا نمی‌تواند افتخارآفرینی کند و شاید بعضی کشتی گیران هم در نبود بنا، کنار بکشند؟
 ان‌شاءا... مسوولان ورزش این اشخاص ارزشمند را حفظ کنند اما بودن یا نبودن بنا مثل بودن یا نبودن من است...
یعنی تصمیم داری دیگر کشتی نگیری؟!
 هنوز راجع به ورزشم تصمیم نگرفته‌ام اما بنا اینقدر عاشق کشورش است که چه من باشم، چه نباشم می‌ماند. این انتظاری است که مردم از بنا دارند و بنا هم جزو افرادی است که به خواسته مردم کشورش پاسخ مثبت می‌دهد.  نظرت در مورد نتایج تیم ملی کشتی آزاد چیست؟
 آنها هم، همه این فاکتورها را داشتند و من فکر می‌کنم کشتی آزاد هم نتایج خوبی گرفت. درست است که کشتی فرنگی صاحب 3 مدال طلا شد اما کشتی آزاد هم 3 مدال‌ آورد، یک نقره و 2 برنز که خیلی ارزشمند است و بهتر از نتیجه المپیک پکن است که تنها یک برنز گرفتند.
اما به هر حال از کشتی آزاد انتظار بیشتری می‌رفت. در المپیک پکن کشتی فرنگی هم هیچ مدالی نداشت اما در لندن 3 طلا آورد؟
 دلیل این است که بنا برای کشتی فرنگی 10 سال زحمت کشیده اما خادم تنها 6 ماه هدایت و رهبری این تیم را به عهده داشت که با این حال نتایج خوبی گرفت. اما به هر حال باز هم فرصت تیم فرنگی بیشتر بود و با آرامش بیشتری کار می‌کرد.غلام محمدی خیلی برای این تیم زحمت کشید اما خادم تاثیر زیادی روی این تیم و حتی تیم فرنگی داشت. من شخصا می‌گویم مدال را مدیون خادم هم هستم.

منبع: ایران ورزشی


 



برچسب ها :